مطلبی با عنوان ”آموزش مشارکت اجتماعی!” در روزنامه شرق به قلم پوریا عالمی منتشر شد و این یادداشت نقدی مختصر بر نوع نگاه به جایگاه و کارکرد رسانه های اجتماعی در مطلب آموزش مشارکت اجتماعی! می باشد.
متن کامل “آموزش مشارکت اجتماعی!” منتشر شده در شرق به نقل از صفحه فیس بوک پوریا عالمی
آموزش مشارکت اجتماعی!
امروز برای مترقی شدن جامعه، مهمترین شیوههای مشارکت اجتماعی را برای شما آموزش میدهیم. مدتی است مردم همه کارهایشان را در اینترنت میکنند. شاد میشوند، غمگین میشوند، طرف را تماموقت و نان استایپ یا نون استوپ لایک میکنند. بعد عاشق میشوند، خواستگاری میکنند، ازدواج میکنند. فقط مانده در اینترنت بچه دانلود کنند. به همین مناسبت ما تا قضیه پیچیده نشده دستور غذای زیر را انجام میدهیم تا ذائقه شما هم تغییر کند.
مواد لازم
فرد…………………………………………یک عدد
جامعه…………………………………….یک پارچه
بحران اجتماعی……………………….به میزان لازم
کامپیوتر یا لپتاپ یا موبایل فینگرتاچ……..یک قبضه
انواع فیلترشکن……………………هر چی بیشتر بهتر
موس یا ماوس………………………………یک دانه
انگشت اشاره……………………………….یک عدد
دستورالعمل
ابتدا کامپیوتر یا لپتاپ را روشن میکنیم و منتظر میمانیم تا بالا بیاید. دوستان دقت کنند که اگر ویندوز کامپیوتر شما باگ داشته باشد بیشتر از عزیزانی که اپل دارند، طول میکشد تا بالا بیاید. عیبی ندارد. به جاش روی اپل فیلترشکن راحت نصب نمیشود.
وقتی دستگاه بالا آمد (توجه کنید که دستگاه بالا نمیآید. یعنی فکر نکنید کامپیوترتان بلند میشود و میرود هوا.) سریع انواع فیلترشکن را راه میاندازید تا یکیش جواب بدهد. سپس وارد فیسبوک، توئیتر و خبرگزاری … میشوید.
وقتی در فیسبوک لاگاین یا لاوگاین یا لوگاین شدید اول توضیح میدهید که امروز چی خوردید چی پوشیدید و شب کجا دعوت هستید. بعد عکسهای مهمانی دیشب را (البته با بریدن افراد دیگر در عکس) لود یا لاود لُد میکنید. تا اینجای کار خیلی طبیعی و معمولی است.
البته این احتمال هست که از وقتی که عضو فیسبوک شدید وجه شاعرانه یا عارفانه یا فیلسوفانه وجودتان را کشف کرده باشید. اگر این طور است
- سریع یک شعر جدید به عنوان استاتوس یا استتوس یا ایستیتیوس بگذارید.
- یا یکی از کراماتتان را با عکسی از آن حادثه مبارک منتشر کنید.
- اگر هم فیلسوفیتان منبسط شده، یک متن فلسفی ابراز کنید.
در این لحظه ممکن است یک خبر خیلی بد یا خیلی خوب یا خیلی معمولی بشنوید. این خبر میتواند خبر زلزله، سیل، آتشسوزی جنگل، خشک شدن دریاچه ارومیه، بمباران در فلسطین، افتادن شهاب سنگ در روسیه، شادی پس از گل بازیکنان پرسپولیس (16-)، رسیدن تیم ملی ایران به فینال جام جهانی و چیزهای دیگر باشد.
توجه کنید خبر هر چه بزرگتر و مهیبتر باشد بهتر. وقتی خبر را متوجه بحران شدید سریع دست به کار میشوید و انگشت اشاره خود را آماده میکنید.
روی صفحه طرفداران، معترضان، منتقدان، همدردان، همشادان، یاران، دشمنان و غیره مربوطه میروید.
سپس انگشت مبارک را تکان تکان میدهید و لایک میزنید. و تمام.
غذای شما آماده است
خب. مشارکت اجتماعی شما تمام شد. خسته نباشی. حالا انگشتتان را باید آماده نگه دارید برای اتفاق بعدی.
- منتشرشده در روزنامه شرق
یادآوری متن یادداشت و تصویر تیتر از این صفحه برداشته شده است
به نظرم این یاد داشت نمونه ای کلاسیک و محترمانه از برداشت نادرست و درک اشتباه از علت وجودی و کارکرد رسانههای اجتماعی هستش!
دوست گرامی، برای همه ما دست کم در مقام کاربر رسانه های اجتماعی خیلی مفید است که این بحث ها اتفاق می افتد،
از یک نظر نوشته شما، انتقاد به بخشی از جامعه است من وارد این بخش نمی شوم، اما نقد من به انتظار یا تصویری است که از رسانه های اجتماعی دارید، این رسانه ها در گام اول رسانه های مردمی هستند که مردم حرف خودشون را در آن بازگو کنند و قرار نیست به یقین و همیشه منشا تحولات ناب و بزرگ باشند. من همیشه مثال تاکسی را میزنم، یک صحبت در تاکسی بین 3-4 نفر اتفاق می افته یک نفر چیزی میگه یکی موافقت یا مخالف می کند یکی ساکت است یکی هم با یک اشاره لایک میکنه، حالا همین مکالمه را بسط بدید به فیس بوک وقتی کسی پستی می گذاره به جای 5 نفر ممکنه 5000 هزار نفر مخاطب یا مشارکت کننده داشته باشد اما به هر حال این پست ها چیزی غیر آنچه در بطن جامعه وجود دارد و در ذهن و زبان مردم جاریست نیستند.
نمیشود گفت چون فیسبوک ابزاری مدرن است نباید موزیک روحوزی یا لطیفه های سخفیف در آن نشر بشه، هر چیزی که در رسانه های اجتماعی نشر مییشه برخاسته از واقعیت های موجود است.این وضعیت و بازتاب ها هم باور کنید مختص ایران نیست رفتار های کاربران کشورهای مختلف جدای از محتوا، الگوهای خیلی مشابه هی دارند.
رسانه های اجتماعی ابتدا تنها امکان نشر گسترده تر یا Amplify کردن را به کربران می دهند. بازخوردها و تولید ها و نتایج این تعاملات گسترده اجتماعی اولا قرارنیست نقش انجمن حزب یا گروه را برعهده داشته باشند هرچند اگر جامعه ای آمادگی ایجاد تحولی را داشته باشد این رسانه ها توانایی مردم و رهبران را تشدید می کنند. عرضم این است که نمیشه انتظار داشت حتمن تحولی ایجاد بشه و مثلا مشارکت اجتماعی مورد اشاره در نوشته شما به سرعت و در فرم ایده آل شکل بگیرد.
چون ایجاد تحول یا مشارکت نه وظیفه ذاتی این رسانه هاست و نه برنامه ریزی و تصمیم سازیش در توان مردم عادی است و نه شکل گیریش عاری از زمینه های لازم در جامعه است. تاکید من بر اشتباه بودن انتظاری که در نوشته شما وجود دارد به این واسطه است که اگر انتظاری منطقی و سنجیده از رسانه های اجتماعی داشته باشیم اتفاقا تحولات شایسته را می توان صحیح تر مطالعه و ایجاد نمود.
این رسانه ها دریایی از اطلاعات لازم برای افکارسنجی ایجاد می کنند، می توان گرایش های اجتماعی ، Trend ها , عوامل نفوذ و تاثیر گذاری و افراد و جزیانات تاثیر گذار یا Influencers را شناخت و برای هر منظوری از تجارت تا خیریه و سیاست برنامه ریزی های خیلی واقعی تر انجام داد و با استفاده از همان عوامل نفوذ این برنامه ها را در فرم عملی هم به متن جامعه کشاند اما نمی توان گفت این ایراد دارد که ما فقط هنگام زلزله استتوس می گذاریم و کمک عملی نمی کنیم. مگر شما میزان و امکانی برای سنجش دقیق فعالیت اجتماعی افراد دارید؟
مگر اگر در تاکسی صحبت کمک به زلزله زدگان شود و کسی فقط آه بکشد می توان او را نقد کرد یا از راننده تاکسی خواست مستقیم به منطقه زلزله زده برود؟ باور کنید نقش این رسانه ها چه ما ببینیم و بخواهیم چه نبینیم و نخواهیم بسیار ژرف و پویا ایفا خواهد شد و تاثیراتش را می توان با ابزارهای موجود به دقت بررسی کرد. اما این نقش را نباید با چیزی غیر از یک رسانه اشتباه گرفت. مانند دوره ای که روزنامه های دوم خردادی می بایست به جای احزاب عمل می کردند و نتیجه آن شد که نه رسانه های خوب داریم و نه کماکان احزابی منسجم.
نوشته نقدی به یادداشت “آموزش مشارکت اجتماعی!” در شرق اولین بار در راهنمای استفاده از فیس بوک پدیدار شد.
نقدی به یادداشت “آموزش مشارکت اجتماعی!” در شرق
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر